۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

عیسی مسیح سوپر استار

موضوعی که خدمت‌تان ارائه می­کنم به نام «عیسی مسیح، سوپراستار یا ستاره­ی سینما» است. مقصودم تصویر حضرت عیسی مسیح (ع) در سینما است. فیلم­هایی که به حضرت عیسی (ع) می­پردازد را می­توان به دو دسته تقسیم کرد. دسته­ی اول فیلم­هایی هستند که مستقیم به حضرت عیسی (ع) و زندگی آن حضرت می­پردازند. این فیلم­های عمدتا توسط مسیحیان ساخته می­شود. کسانی که به آن حضرت معتقد هستند. ولی فیلم­های دیگری نیز هستند که به صورت سمبلیک و نمادین به حضرت عیسی (ع) می­پردازند و تعدادشان خیلی بیش­تر است. این­ فیلم­ها عمدتا توسط یهودیانی ساخته می­شود که به حضرت عیسی (ع) اعتقادی ندارند و قصد توهین به آن حضرت را دارند. بنده می­خواهم اختصاصا در رابطه با این فیلم­ها صحبت کنم.

حدود ۸۰ تا۹۰ مورد از این فیلم­ها را تا کنون شناسایی کرده­ام. البته این روش، روش سمبلیک، خیلی زیاد در سینما استفاده می­شود. مثلا قصه­ی صهیونیسم را به صورت سمبلیک بیان می­کنند یا قصه­ی منجی را به­صورت سمبلیک بیان می­کنند. از فیلم‌های واضح در این وادی، مثلا ماتریکس که شما هم متوجه می­شوید، یک منجی عالم بشریت را به صورت سمبلیک بیان می­کند. فیلم­ساز نشانه­های واضح­تری را نیز در فیلم گذاشته­است. مثلا zion در فیلم است، بخت­النصر هم جز شاهان بابل بود‌ه‌است که در کتاب مقدس ذکر او آمده است و نشانه­های دیگری که در فیلم هست. ولی شاید کسی متوجه نشود که مرد عنکبوتی هم یک فیلم سمبلیک است و دارد به مسأله­ای توراتی می­پردازد و قصه­ی منجی­است که خودش هم نمی­داند که منجی است و مردم را نجات می­دهد. نمی­تواند ازدواج کند، پدر و مادرش معلوم نیستند، با دجال درمی­افتد و او را می­کشد و نشانه­هایی که در این فیلم وجود دارد. قسمت اول مرد عنکبوتی نشانه­های یهودی دارد. قسمت دوم آن نشانه­های مسیحی دارد. یعنی نشانه­های منجی مسیحی دارد که پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) جلوی قطاری را می­گیرد. اصلا نمی­دانیم که دارد به کجا می­رود یا اصلا این اتفاق در کجا اتفاق می­افتد. در این سکانس حالتی شبیه مصلوب­شدن به او دست می­دهد و مصلوب می­شود و مردم او را روی دست‌شان پایین می­آورند. حتما تابلوهایی از پایین­آوردن جسد حضرت مسیح دیده­اید.

  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۸

«جنگ» این واژه مظلوم

موضوع صحبتم «جنگ این واژه­ی مظلوم» است. احتمالا این جلسه، برنامه­ای چالشی خواهد بود. حتی اگر فرصت به چالشی شدن بحث هم نرسد، همین که الآن بحثی را در حلقه هنر آورده­ام و به ذهن دوستان می­رسد که ربطی به هنر ندارد و موضوع تئوری دینی است برای من کافی است. البته من یک سرفصل به کارم اضافه کردم «کندوکاو مفهوم جنگ با روی­کرد تولید محتوا برای آثار هنری» تا در این جلسه هم بگنجد. اگر از این زاویه به موضوع نگاه شود، ان­شاالله قابل تحمل خواهد بود.

اگر حوصله خواندن ندارید، گفتار را بشنوید: 

دریافت

من الآن می­خواهم کار خطرناکی انجام دهم. دارم پا در کفش علما می­کنم. دارم به وادی­ای وارد می­شوم که یا معمولا اجازه نداریم در آن وارد شویم، به­خاطر این­که دانش کافی آن را نداریم. لیکن دغدغه­هایی که در طی سال‌ها، در من به­وجود آمده باعث شده­است که من این خطر را بپذیرم و حتی احتمالا نقدهای بسیار سنگین دوستان دل­سوز بسیار مؤمن و معتقد را برانگیزم. من نمی‏خواهم پا در کفش علما بکنم ولی در این­جا به­خاطر هدفی که دارم مجبورم. ظاهر قضیه این است که من درباره­ی تفسیر، آیات و روایات صحبت می‌کنم، اما باطن قضیه یک کار روانی است. از همین الآن هم دارم می­گویم که دارم یک کار روانی برای دوستان انجام می­دهم، درباره­ی مفهومی که در ذهن همه­ی ما شکل گرفته­است. من امروز می­خواهم آن شکل را بشکنم. فقط می­خواهم بشکنم و نمی‌خواهم چیزی را به کسی ثابت کنم.

  • ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۱۵