۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ تحمیلی» ثبت شده است

انتقال فرهنگ دفاع مقدس از راه هنر

دلیل آن‌که من  این بحث یعنی «آسیب‌شناسی انتقال فرهنگ دفاع مقدس در ایران و جهان» را انتخاب کردم این است که چرا ما با داشتن این فرهنگ سترگ و بزرگ ایران اسلامی، شیعه و نیز عمل‌های انسانی بسیار بسیار بزرگ درست مانندمغازه‌داری شدیم که میلیاردها جنس در مغازه‌اش دارد  ولی سر ماه هزار تومان فروش و سود ندارد. چرا؟ چه مشکلی ما داریم؟ آیا مشکل  از اصل فرهنگ است؟،  آیا مشکل از روش مغازه‌داری ماست؟ جای مغازه را اشتباه انتخاب کرده‌ایم؟... وسط سرمای قطب شمال داریم بستنی آلاسکا می‌فروشیم؟ مشکل کجاست و از کجا ناشی می‌شود این مشکل اساسی که این همه انرژی‌ها گذاشته می‌شود مخصوصا در سیستم دولتی و رسمی و سیاسی خودمان و اینقدر خروجی‌های کم گرفته می‌شود. پس جواب چیست؟
  • ۱۸ دی ۹۲ ، ۲۱:۴۴

«جنگ» این واژه مظلوم

موضوع صحبتم «جنگ این واژه­ی مظلوم» است. احتمالا این جلسه، برنامه­ای چالشی خواهد بود. حتی اگر فرصت به چالشی شدن بحث هم نرسد، همین که الآن بحثی را در حلقه هنر آورده­ام و به ذهن دوستان می­رسد که ربطی به هنر ندارد و موضوع تئوری دینی است برای من کافی است. البته من یک سرفصل به کارم اضافه کردم «کندوکاو مفهوم جنگ با روی­کرد تولید محتوا برای آثار هنری» تا در این جلسه هم بگنجد. اگر از این زاویه به موضوع نگاه شود، ان­شاالله قابل تحمل خواهد بود.

اگر حوصله خواندن ندارید، گفتار را بشنوید: 

دریافت

من الآن می­خواهم کار خطرناکی انجام دهم. دارم پا در کفش علما می­کنم. دارم به وادی­ای وارد می­شوم که یا معمولا اجازه نداریم در آن وارد شویم، به­خاطر این­که دانش کافی آن را نداریم. لیکن دغدغه­هایی که در طی سال‌ها، در من به­وجود آمده باعث شده­است که من این خطر را بپذیرم و حتی احتمالا نقدهای بسیار سنگین دوستان دل­سوز بسیار مؤمن و معتقد را برانگیزم. من نمی‏خواهم پا در کفش علما بکنم ولی در این­جا به­خاطر هدفی که دارم مجبورم. ظاهر قضیه این است که من درباره­ی تفسیر، آیات و روایات صحبت می‌کنم، اما باطن قضیه یک کار روانی است. از همین الآن هم دارم می­گویم که دارم یک کار روانی برای دوستان انجام می­دهم، درباره­ی مفهومی که در ذهن همه­ی ما شکل گرفته­است. من امروز می­خواهم آن شکل را بشکنم. فقط می­خواهم بشکنم و نمی‌خواهم چیزی را به کسی ثابت کنم.

  • ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۱۵